معنی عقاید خرافی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
خرافی. [خ ُ] (ص نسبی) وهمی. منسوب به خرافه. موهوم. نیش غولی. انیاب اغوالی. افسانه ای. (یادداشت به خط مؤلف).
- کلام خرافی، کلام باطل و بی اساس.
- عقیده ٔ خرافی، عقیده باطل و بی بنیان.
فرهنگ فارسی هوشیار
موهوم، افسانه ای
مترادف و متضاد زبان فارسی
افسانهای، خیالی، داستانی، موهوم،
(متضاد) واقعی
فرهنگ معین
(عَ یِ) [ع. عقائد] (اِ.) جِ عقیده.
کلمات بیگانه به فارسی
باورها
فرهنگ عمید
عقیده
فرهنگ واژههای فارسی سره
باورها
فارسی به انگلیسی
Politics
فارسی به عربی
انکاریه
اختلاف عقاید
اِخْتلافُ وُجَّهاتِ النَّظَرِ
تفتیش عقاید
بحث العقائد
سانسور عقاید
رقابه
معادل ابجد
1076